اگر چندان هم با دنیای بازی آشنا نباشید، دستكم با بازیهايی كه سبك «بزن بكش» دارد برخورد كردهاید. شاید با این حرف شما به یاد بازی شورش در شهر بیفتید. اگر به نوع ساختار این گونه بازیها نگاه كنید به تفاوتهای اساسی با دیگر سبكها مثل تیراندازی اول شخصی پی میبرید. اولین تفاوت مربوط به داستان است كه در حقیقت بزرگترین نقطه ضعف بازیهای بزن بكش محسوب میشود.
این بازیها یا فاقد داستان خاصی هستند یا از قصهای بسیار خطی برخوردارند. دومین تفاوت مربوط به نوع دید شما به محیط بازی است. برای مثال در بازیهایی مثل دیشواشر یا شورش در شهر، فضا را دوبعدی میبینید، ولی در بازیهای با ژانر اول شخص، دید شما در بازی معمولا از دید بعضی شخصیتها انعكاس مییابد. همچنین معمولا بازیهايی در این ژانر تحت تاثیر داستان خود قرار دارند كه این امر در بعضی از بازیهای بزن بكش دیده نمیشود.
نوع خاص این ژانر بازیها باعث نشده مردم از آنها دوری كنند، بلكه هنوز هم بسیاری از گیمرها خواهان ورود چنین بازیها به كنسولهای نسل جدید هستند. بازی دیشواشر هم یكی از این بازیهاست كه علاوه بر حفظ فضای مخصوص اینگونه بازیها، با زیباییهایی كه از نسل جدید بازیها به ارث برده نیز ادغام شده است.
داستان دیشواشر: لبخند خونآشام دنبالهای برای نسخه قبلی این بازی یعنی سامورایی مرده است. در سامورایی مرده شخصیت اصلی برای این كه بتواند دیشواشر را از مرگ نجات بدهد، نوعی خون به او تزریق كرد و او صاحب قدرتهای عجیب و غریب شد. هدف اصلی دیشواشر نابود كردن رهبر ارتش سایبرگ است.
در فلاش بكهايی در طول بازی نشان داده میشود كه او چگونه زندگی دیشواشر را نابود كرده است. شخصیت چف نیز تا حدود زیادی برای ما مرموز است. اطلاعاتی از گذشته چف در دست نیست و میتوانید او را در نقاطی از بازی مانند آخرین باسفایت بازی ببینید. اما داستان لبخند خونآشام كمی متفاوت است. به این معنی كه یوكی ـ خواهر دیشواشر ـ جزو شخصیتهای اصلی داستان شده است. شما میتوانید در قسمت داستانی بازی (در سامورایی مرده علاوه بر قسمت داستانی، قسمت چالشی نیز وجود داشت كه صرفا باید دشمنان خود را كه بسیار زیاد بودند میكشتید و امتیاز كسب میكردید) شما میتوانید در 2 نقش دیشواشر یا یوكی بازی كنید كه با انتخاب هریك، داستان بازی متفاوت میشود. هدف این دو در بازی كاملا متفاوت است؛ مثلا یوكی به دنبال نجات دادن دنیاست، ولی دیشواشر دنبال انتقام از كسی است كه او را به یك انسان غیرعادی تبدیل كرده است.
فضاسازی محیط بازی یوكی بسیار خوب درآمده است. شما در طول بازی با كابوسهای ناگهانی مواجه خواهید شد كه به سراغ یوكی میآید. به نظر ما هیجان قسمت داستانی یوكی نسبت به دیشواشر بسیار بیشتر است.
البته داستان، كم اهمیتترین نكته در بازیهای بزن بكش محسوب میشود و آنچه اهمیت بسزایی دارد گیمپلی است، كه روی آن خیلی فكر میشود و سازندگان سعی میكنند حركاتی كه ما میتوانیم در بازی اجرا كنیم، مخصوص همان بازی باشد. به نظرما گیمپلی بازی لبخند خونآشام فوقالعاده است. در این بازی چند نوع اسلحه میتوانید استفاده كنید، از سلاحهای سنگین گرفته تا ارهبرقیوشمشیر و... . نكته جالب این است كه به وسیله هر كدام از این اسلحهها میتوانید حركات خاصی را مقابل دشمن انجام بدهید؛ مثلا وقتی در هوا میپرید و با شمشیر خود دشمن را میكشید، در همان حال میتوانید با اسلحه خود به سمت دشمنانی كه روی زمین هستند تیراندازی كنید یا همان دشمن را كه روی هوا تكهتكه كردهاید به سمت دشمنان دیگر پرتاب كنید. گیمپلی لبخند خونآشام به نوعی است كه كاملا به تخصص و خلاقیت شما در اجرای حركات بازی تان متكی است، یعنی شما میتوانید زیباترین حركات را با هم ادغام و به هیجان بازی بیفزایید.
مانند دیگر بازیهای بزن بكش، شما همیشه در تمام مكانهای بازی با سیل دشمنان خود روبهرو میشوید و در آخر هر مرحله از بازی باید خود را برای باسفایت آماده كنید. البته نكتهای كه هیجان بازی را بسیار افزایش میدهد بازخورد حركات شما در بازی است. مثلا سازندگان، صحنههای پخش شدن خون را زمانی كه دشمن خود را اره میكنید یا او را در هوا به روی زمین میاندازید، بسیار خوب شبیه سازی كردهاند. گرافیك لبخند خونآشام از نقاط قابل تحسین بازی است. صحنههای بازی به صورت نقاشیهای كمیك طراحی شده است و بیشتر زاویههای صحنه بازی در هالهای از تاریكی قرار دارند. همچنین رنگهای به كار برده شده حالتی محو و ناپیدا دارند كه همین قابلیت، فضایی ترسناك و اضطرابآور به بازی داده است.
در مورد موسیقی و صداگذاری باید اشاره كنیم كه موزیك متن بازی با داشتن ریتمی تند، با فضای آن متناسب است و همچنین صداهای به كار رفته برای شخصیتها و اتفاقات بازی در حد قابل قبولی است و هیجان كافی را هنگام به كار بردن اسلحه یا منفجر كردن دشمن خود! به شما منتقل میكند.
البته بد نيست برای تنوع هم كه شده گیمرها به سراغ این نوع بازیها بروند، بخصوص بازی دیشواشر كه از بازیهای موجود در ژانرهای دیگر چیزی كم ندارد و میتواند به شما هیجان بازی را بخوبی منتقل كند. به طور كلی اگر بخواهیم داستان بازی را نادیده بگیریم، این بازی لایق نمره ۸ از ۱۰ است.
نظرات شما عزیزان: